3ساعت تمرین داشتم بدنم خستس
احساس میکنم زهرا مثل قبل بهم اعتماد نداره
من هیچ وقت مسایل شخصیمونو به کسی نگفتم هیچ وقتم حرفامو به کسی نمیگم جز زهرا اما زهرا از من ناراحته
خودمم نمیدونم چرا تا این حد ناراحته اخه من دلم نمیاد اون حتی یه ذره ناراحت باشه
الان نه جوابمو میده نه... نمیدونم فقط ناراحته ازم
خدایا تو کاری کن این همه ازم ناراحت نباشه
یه کاری کن باهام خوب باشه خودت که میدونی فقط خوشحالیشو می خوام
گلم ازم ناراحت نباش
تقدیمت

نظرات شما عزیزان:
|