خب چی بگم دیروز که خیلی دیر رسیدم خونه انقد کار ریخته بود
امروز هم همینطور...
از زهرا؟
خبری ندارم...!
خب من بهش هیچ وقت دروغ نگفتم فقط سکوت کردم از خودم چیزی بهش نگفتم زیاد
ماشین نخریدم بابا گفت من ماشین نمی خوام اونو برداشتم
خونه رو هم احتمالا بفروشم با سود 70میلیون
یکی دیگه می خرم
احتمالا پولشو یکم بذارم برای زنبورداریه بزرگ
عصرها هم احتمالا بیکار نباشم...
یکم پیش رسیدم خونه.خستم
نظرات شما عزیزان:
|