Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ♥Zah RA♥Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ



سال97

سال نو داره میرسه

از اینجا به زهرا و خانوادش تبریک میگم

همیشه سالمو سلامت باشن

و سایه پدر مادرش همیشه بالای سرش باشه

سال نو مبارک

سه شنبه 29 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

رفتن.

این روزها خیلی ناراحتم نمیدونم حرفام ناراحت کرد زهرارو یا نه

درسته منو تنها گذاشت اما نمیخوام ناراحتش کنم

خدا شاهده حاظر نیستم ناراحت بشه

کاش میمردمو این روزارو نمیدیدم

بخدا هیچ وقت از مرگ نترسیدم

مگه ادم به پیش خدا رفتن میترسه

خدایااا چرا زهرا این کارو با من کرد

من ناراحتم ازش همه جور فکری به ذهنم میاد

مگه من چه بدی کردم بهش؟

یک شنبه 27 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

خاطراتمون

زهرااااااااااااا با خاطراتمون چیکار کنممممم؟

هر روز کارم شده گریه

بخدا قسم دیگه نمیدونم میایی اینجا یا دیگه هیچ وقت نمیایی

هر روز خاطراتمون که چجوری کاراتو میکردم تو چجوری بهم گیر میدادی

همشون یادم میاد هر روز..ای خدااا

چقدر تو کاره عطایی اذیتم کردی ..حی... زهرا همش یادم میاد

دست خودم نیست..انقدر سر نماز گریه میکنم

زهراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

زهرااااااااااااااااااااااااااااااااا

یک شنبه 27 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

خداحافظی

با زهرا حرف زدم و بحث کردیم و بهش گفتم اینجا میومده

اونم زیر بار نرفت..هر دو میدونیم اون میومده

اینم میدونم دیگه هیچ وقت نمیاد اینجا..

و اینکه بخدا قسم تمام امارگیرهارو حذف کردم

دیگه نمیدونم میاد یا نه..دیگه هیچ وقت متوجه نمیشم میاد یا نه

اینارو که مینویسم بخدا با اشک مینویسم

منتظر یه فرصت ازش میمونم..شاید هیچ وقتتتت

این فرصت پیش نیاد..اما این درست نبود

که من کاراشو بکنم الان اینجور با هم حساب کنه

دیگه اشکام نمیذاره بنویسم..

خدااااااااااااااااااااااا

جمعه 25 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

بی اطلاع

نمیدونم واقعا زهرا نامزد کرده یا نه

خودشم تا میپرسم با عصبانیت جواب میده

این خیلی منو اذیت میکنه

این همه سال کمکش کردم الان اینجوری


جمعه 25 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

خاطرات

اینجا تبدیل شد به خاطرات

خاطراته تلخ و شیرین که اخرش تخلیه

زهرا حتی به پیشنهادم فکر نکرد تا فرصتی بده

برم خواستگاریش..من میخواستم برم خواستگاریش

اما اون همش از من ناراحته

دیگه نمیشه که بهش زور کرد

شاید بهم اعتماد نداره و نمیخواد با هم باشیم

هر چی که بود حتی نذاشت حرفامو بزنمو تموم بشه

عید هم داره کم کم میرسه

از اینجا بهش عیدو تبریک میگمو

براش ارزوی بهترینارو میکنم

منتظر میمونم

کاش میشد فرصتی بده

کاش میذاشت جبران کنمو از دلش دربیارم

اما اون اصلا نمیذاره..شاید دوست نداره

دلتنگشم که بودم بهش نگقتم تا ناراحت نشه

اما من هر چی نگفتمو پا رو دلم گذاشتم اون جوره دیگه برداشت کرد

زهرا منو ببخش؟سخته؟جبران میکنم

چرا بهم یه فرصت خیلی خیلی کوتاه نمیدی

من نامزد کردنشو باور نکردم اصلا نمیدونم چرا باور نمیکنم

توکل به خدا..امیدورام از من ناراحت نباشه شاید زمانی بدونه

اشتباه فکر میکرده در موردم که اونجوری گفت بهم

من این مدت حاظر نشدم با کسی باشم به خاطر زهرا

چون بهش ارزش میدم خیلی زیاددد

اما اون همش جوره دیگه متوجه میشه و بهم هر چی میخواد میگه

فقط میخواستم از دلش در بیارم کاش فرصتی داشتمم

زهرا از من ناراحت نباش من چیزی نمیخواستم جز یه فرصت کوتاه

حرفاشو میذارم پای عصبانیتش و ناراحتیش

و هیچ چی بهش نگفتم

شاید اینارو هیچ وقت نبینه اما زمانی میشه متوجه بشه که

من واقعا میخواستم اون همیشه خوشحال بشه

الان که تو جامعه ما خیانت راحت شده اما من همیشه بهش ارزش گذاشتم

و فقط خواستم خوشحالش کنم اصلا به این فکر نمیکردم که بهم حتما بله بگه

چون اون ازاده و هر کاری بخواد میکنه اگرم به من اعتماد داشت فرصتی میدادو

به پیشنهاد فکر میکرد تا برم خواستگاریش

حالا که دیگه تنهام.

پنج شنبه 24 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

چقدر

فقط خدا میدونه چقدر ناراحتم

کاش زهرا میدونست نمیخواستم اون ناراحت بشه

شاید اینطوری راحته..

کاش فرصتی داشتم...کاشش

حی خداا

چهار شنبه 23 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

سخت و تنها

نمیشه ناراحت نبود..تنهاییو ناراحتی موند برام

خیلی سخته اما چی بگم خب

عیب نداره اون منو ناراحت کرد و تنهام گذاشت

اما من همیشه دعاش میکنم

خب نمیشه بهش زور کرد که

هر جور خودش دوست داره انجام میده

هر وقتم صلاح دید بهم اعتماد داشت خودش میگه

من نامزد کردنشو باور نکردم و منتظر میمونم تا یه زمانی بهم بگه

که واقعا نامزد کرد یا نه..شایدم هیچ وقت نگه

خودش میدونست نه بی جنبه بودم نه غیر قابل اعتماد

این روزها حوصله ندارم دیگه ..کاش ببخشه منو که ناراحتش کردم

کاش میدونست نمیخواستم ناراحتش کنم

حی خدا فکر نمیکردم تنها بمونم

سه شنبه 22 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

عرضه

با اینکه زهرا خیلی بهم فحش دادو..

اما سرنماز دعاش کردم..شام هم نتونستم بخورم

خیلی حالم بده..چطور تونست بهم اون حرفارو بگه

من سرکار بودم انتن نبود گفت زنگ بزنم بهش اما انتنی نبود

بعد بهم میگه بی عرضه..خیلی سخته شنیدن این حرفا و دم نزدن

اگه بی عرضم بره ببینه هم سنهای من میتونن کارایی که من میکنمو انجام بدن یا نه

روزی میرسه که بدونه اشتباه فکر میکرده

طول این سالها چقدر زجر کشیدم اما همیشه خواستم زهرا خوشحال باشه

هر کاری از دستم برمیومد میخواستم انجام بدم فقط اون خوشحال بشه

اما اون برعکس متوجه شده اینش خیلی سخته خدایااا

حتی بعضی کارارو بهش نگفتم تا یه زمانی بدونه اون برام مهمه و بس

هر وقت دختریو گفتن بهم...گفتم نه یه گل هست و تمام

اما الان این گل تنهام گذاشت ...

اما قصه من شد تنهایی..من حتی سلامم بدم بهش باز بهم فحش میده

ناراحتش کردم قبول دارم..اما هزار برابر خودم ناراحترم از نارحتی اون

وقتی بهم میگه مزاحمی چی میتونم بگم

حتی نذاشت بگم چجوری جبران میکنم

وقتی ناراحته فقط ناراحته دیگه بهم فرصت حرف زدن هم نمیده

مگه میشه من بخوام ناراحتش کنم؟؟؟؟

من خودمو مقصر میدونم اما اون حتی نذاشت حرف بزنم

خدایاااا چرا؟؟؟

دو شنبه 21 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

ای خداا.

نمیتونم خودمو اروم کنم

به من حرفایی زد که باورم نمیشه

به من گفت بی عرضه

چطور میتونه چنین حرفی بهم بزنه

بهم گفت مزاحم..بعد این همه سال چنین حرفایی بهم زد

حتی نذاشت حرفامو بزنم

نذاشت بگم که...

خدایااااااااا چرا به زهرا نمیگییییی

دو شنبه 21 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

بسمه..

انقدر ناراحتم که تووی اتاقم از بس گریه کردم بالش هم خیس ابه

من نمیخواستم چیزی بگم فقط میخواستم گواهیاشو بدمو خدافظی کنم

انقدر بهم توهین کردخدایا تحمل ندارم

چطور تونست اونجوری بهم بگه نمیتونم خودمو اروم کنم

بخدا اگه کسه دیگه بود جوابشو خیلی بد میدادم

اما سکوت کردم تا بیشتر عصبی نشه

خدایاااااااااااااااااا این چه حکمتیه

خدایاااااااااااا غلط کردم بسمهههههههههههههههه

خدیاااااااااااااااااا نمیکشممممممممم

خدایاااااااااااااااااااااااا چرا به زهرا نگفتییییییییییییی

حالم اصلا خوش نیستتتتتتت

خدایاااااااااااااا مگه من جز محبت کاری کردممممممممم؟

بگوووووووووووووووو ...خدایااااااا یا بهم بگو یا خلاصم کنننننننن

خدایااااااا به زهرااااا بگوووووووووووو..بگو که حاظر نبودم ناراحتش کنم

بگو که حاظرم شدم پا رو دلم بذارم این سالها اون راحت باشه

خدایاااااااااااا کجایییییییییییییی

خدایاااااا چرا اونجوری از من ناراحته؟؟؟؟/

مگه من چیکار کردم؟؟خدایااااااااا چرا نمیگییییییییییییییی بهش

من جز محبت و خوبی مگه کاری کردم خدااااااااااااااااااااااااااا

خدایااااااااااااااا یا به زهرا بگوووووووووووو یا خلاصم کنننننننن

نمیکشم نمیکشمممم ..جلوی خودمو گرفتم بهش چیزی نگمممم

خدایاااااااااااا تمومش کننننننننننن

منم ادممم ..یه بار نشد بیاد اینجا بدونه من اونجوری که فکر میکنه نیستم

یه بار نشد بیاد اینجا بفهمه احساسمو بدونه چی میکشم

بدونه این سالها سوختم و دم نزدم

حالا بیاد با من اینجوری رفتار کنه

مگه من چیزی ازش خواستم خداااااااااااااااااااااااا

چرا انقدر از من دلخوره

خدایاااااااا بسمههههههههههه

ای خدا

دو شنبه 21 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

ای خداا

اشکم به خاطر توهینهاش بند نمیشه

چطور تونست؟


بخدا قسم چندین بار پیم دادم گواهیاتو تحویلت بدم بعد پاک کردم

بخدا راضی نبودم پیام بدم

فقط خواستم تحویلش بدم

اینجور توهین کنه؟

دو شنبه 21 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

زهراااااااااا

الان رسیدم خونه به شدت ناراحتم

زهرا هر توهینی که خواست بهم گفت

هرچی میخواست گفت

ناهار هم نخوردم خیلی اعصابم خورده

بخدا قسم فقط میخواستم گواهیاشو بدمو تمام

چنان توهینی کرد که یادم نمیره

چندسال پیشم همچین توهینایی بهم کرده بود

من هیچی نگفتم احترامشو نگه داشتم

خیلی به خودم فشار اوردم چیزنی نگم

بالاخره روزی میرسه متوجه اشتباهش بشه

متوجه رفتارش میشه..ای خدا

هیچی نمیگم..عیب نداره من اون همه خوبی کردم بهش

الان چنین توهینایی بهم کرد

خدایا پس کجایی..

دو شنبه 21 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

این یک کلمه نیست

زهرا که ازم ناراحت شد و اونجوری گفت

گفت نامزد کرد و تمام..هرچند من باور نکردم چون زهرا اینجوز دختری نیست

ولی میدونم به حدی ازم ناراحته که حاظر نیست یک کلمه هم جوابمو بده

حق میدم بهش شاید منم اگه اون حرفارو که بهش گفتم به خودم میگفتن

میگفتم این همه سال فقط میخواسته بهم نزدیک بشه

هرچند که من فقط خوشحالی زهرا مهم بود برام اما نباید با اعصبانیت

حرفی میزدم که ناراحتش کنم تا این حد

خب من که نمیتونم بهش زور کنم بیا با هم باشیم تا بیام خواستگاریت

درسته من پسر خوبیم همه قبولم دارن و میگن پسر پاکیه و زرنگ

اما نمیتونم بهش زور کنم که توروخدا بیا منو بشناس بعد بگو نه

درسته اگه خانوادش میشناختن منو نه نمیاوردن اما هیچ وقت دنیا بر وقف مراد ادم نیست

اما دوست داشتم زهرا منو میدیدو حرفامونو میزدیمو بعدمیرفت

بالاخره چندساله منو ندیده و منم ادم6سال پیش نیستم

تنها دلیلم که اصرار داشتم این بود که ازم با ناراحتی نره

اخه من با حرفام ناراحتش کردم و این درست نبود

باید از دلش در میاوردم..تا بدونه واقعا اونجوری که فکر میکنه نیست

بعد ازم خدافظی میکرد..نمیدونم بهم فرصتی میده از دلش دربیارم

یا نه..میذاره جبران کنم یا نه..من جبران میکنم شاید بعدا متوجه بشه

اما دیگه هیچ وقت بهش نمیگم.چون با گفتنم اون فکر بد میکنه

و فکر میکنه میخوام بهش نزدیک بشم

بعدا که خودش فهمید اون موقع متوجه میشه اشتباه فکر میکرده

فقط عصبی بوده و با ناراحتی تصمیم گرفته

حالا همه چی اول دست خداست بعد دست خود زهرا

که اگه بهم اعتماد داشت بهم فرصتی بده یا نه..اگرم که نامزد کرده دیگه هیچ

انسانها ازاد هستند و خودشون تصمیم میگیرن

یک شنبه 20 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

تنهادرزمان

بعد از این باید از تنهاییم بگم

زهرا الان چیزی نمیگه خواستم گواهی مقاله رو بدم بهش

نمیدونم چرا اینقدر از من ناراحته

واقعا نمیدونم چرا..من که ازش معذرت خواستم

تا جایی که تونست بهم توهین کرد

ناراحتم کرد..میدونست روش غیرتیم بیشتر ناراحتم کرد

حالا اون منو تنهاگذاشت

سر نماز همیشه دعاش میکنم

برای باباشم نماز میخونم تا همیشه سلامت باشه

زهرا به باباش خیلی وابسته هست

منم همیشه دعا کردم سایش بالای سره زهرا باشه

حالا دیگه تنها شدم..بعد این همه سال منو تنها گذاشت

حالا که میخواستم برم خواستگاریش اینجوری رفتار کرد

اما هنوزم باور نکردم نامزد کرده باشه

میدونم بخواد تلافی کنه اگه از ادم ناراحت باشه

همه کار میکنه تا تلافی کنه..اخه من جز خودش کسیو نداشتم خبردار بشم

میخواستم ازش فرصتی بخوام

اما نه روم شد بهش بگم و نه..نمیدونم

خدایا نمیدونم چرا تمام محبتهای منو اینجوری برداشت کرد

شنبه 19 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

تنها.

زهرا که منو تنها گذاشت بعد این همه سال

خیلی درد اوره یه عمر بخوای بگی میخوام بیام خواستگاریت

اما هربار کاری پیش میاد که اگه میگفتم اون فکر میکرد دارم

سو استفاده میکنم از موقعیت خواستم حمایتش کنم

به خودم اجازه ندادم بهش بگم چقدر دلتنگشم

به خودم اجازه ندادم زنگ بزنم صداشو بشنوم

به خودم اجازه ندادم احساسمو قاطی کنم

به خودم اجازه ندادم از اعتمادش سو استفاده کنم

وقتی به خودم اجازه  دادم قضیه خواستگاریو مطرح کنم

دیگه دیر شده بود و الان این موند برای من تنهایی..این تنهایی ناتمام

همه اینارو به خودم اجازه ندادم و پا گذاشتم رو دلم

اما اخرش گفت تو میخواستی با این کارا با من به نحوی باشی


اما خدایا خودت که میدونی اینطور نبود

خدایا دیدی پا رو دلم گذاشتم

خدایا دیدی از خودم گذشتم

خدایا اخرش من موندمو خودت که

پس چرا تنهام گذاشت؟

شنبه 19 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

بودن

من اگه میخواستم با کسی باشم دورو اطرافم زیاد هستن

الانم هم هیکل ورزشی دارم هم وضعم خوبه

میتونم باشم با اونایی که میخوان

حتی دختره داره پزشکیو تموم میکنه میتونم باهاش باشم

یا موارد دیگه که خیلی خوبن و مطمعنم با یه اشاره قبول میکنن

چون خانوادشون میخوان از رفتاراشون فهمیدم

هیچ کمو کسری ندارم

فقط وجدانم راضی نشد با کسی باشم

اینم نتیجشه بی معرفتی بهم بکنه

مطمعنم اگه زهرا منو میشناخت هیچ وقت چنین رفتاری نمیکرد باهام

چنین حرفایی نمیزد بهم..مطمعن بودم

ادم خوشش نمیاد از خودش تعریف کنه

اما خیلیا هستن به سن خود زهرا یا بابای زهرا که قبولم دارن

خیلی زیادم قبولم دارن چون میشناسن منو

ادمی که با یک نفر باشه الان وضعیتش این میشه

یکیش که دخترش خیلی زیاد خواستگار داره

همین چند روز پیش دید منو چنان احترامو تعریفو رفتاری کرد

خودم خجالت کشیدم به اصرار دعوت میکرد خونشون!دخترشم هم سن زهراست

اصلا اصرار داریم تا اصرار..یکی تعارف میکنه اما یکی اصرار

از صدمتری پسرارو دک میکنه بعد به من میرسه اینجور اصرار

این یه مورد بود بخدا خیلی اینجوری هستن

من به زهرا ارزش قاعل میشدم اما اون توهین میکرد بهم

الان چنین حرفایی بهم بزنه

جمعه 18 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

انسان

باید گواهیاشو برسونم دستش نمیخوام دست من باشه

اگرم این جدیده چاپ بشه بعدا خودش متوجه میشه

چندبار پیام دادم گواهیارو کجا بدم تحویل بگیری دوباره پاک کردم

اخه اون فکر میکنه من میخوام به هر نحوی باهاش هم کلام بشم

اما اینجور نیست..وقتی اون ناراحت میشه لزومی نداره پیامی بدم

خودم خیلی خیلی ناراحتم

اخه بعد این همه سال اینجوری برخورد کنه باهام

واقعا نمیدونم کجای کارم اشتباه بوده

من حاظر نبودم به دختری نگاه کنم چه برسه کارشو انجام بدم

اما الان این حرفارو میشنوم خیلی عذاب اوره

من فقط میخواستم برم خواستگاریش

نه این همه بد و بیرا بشنوم

جمعه 18 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

تمام

زهرا که بهم گفت نامزد کرده و تمام

دروغ و راستشو نمیدونم

فقط میدونم منو بعد تمام شدن درسش کلا تنهام گذاشت

شاید الان همکلاسی بهتری پیدا کرده

کار دنیا شده بی معرفتی,نمک نشناسی

اون همه محبت کن از خودت بگذر.مقاله به اسم خودت نزن

به اسم اون بزن حتی بهش نگی خبر نداشته باشه

جوابش الان این باشه و تنهات بذاره

من این همه مدت کار کردم الان میخواستم برم خواستگاریش

اما الان تنهام گذاشت

برام موند یدونه چاله تنهایی,  چاله تنهایی که نه با عشق پر شد نه با نفرت

اما من در هیچ شرایطی تنهاش نذاشتم حمایتش کردم

اما اون هیچ وقت حمایتم نکرد هیچ بلکه تنهام گذاشت

الان دیگه کاری نداره باید اینجور جوابمو بده

دیگه وقتی بهم احتیاج نداشت رفتارش تغیر کرد

خیلی ناراحت کنندست

باورش سخته اما الان واقعیت همینه

نمیدونم چجوری راضی شد با من اینکارو بکنه

فقط خدا همه چیو میدونه شاید من اشتباه کنم.

هر چقدر ازش معذرت خواستم بیشتر ناراحت شد

بیشتر شاکی شد

اصلا انگار بخششی وجود نداره

زهرا از من ناراحت شد به خاطر اینکه یه شماره دیگه داشت

من اتفاقی دیدمش تلگرام

خدا خودش میدونه کاملا اتفاقی دیدم تلگرام

منم ناراحت شدم که بهم دروغ گفته بود

بعدش کلا پاک کردم اون شمارشو

هیچ وقت اون شمارشو پیگیر نشدم دیگه

گفتم اگه چیزی باشه بهم میگه..شاید الان فکر میکنه

من هنوز اون شمارشو میبینم اما خدا میدونه اصلا نه دارم دیگه

نه نگاه میکنم..من همیشه ازادش گذاشتم

گفتم بذار راحت باشه..اما فکر کنم از اون بابت ناراحته

الانم فکر میکنه من شمارشو نگا میکنم

خدایا خودت میدونی دیگه چیکار کنم..چرا انقدر ازم ناراحته؟

خدایا چجوری بهش بگم دیگه خسته شدم خدا

جمعه 18 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

چرا

هیچ وقت نفهمیدم زهرا چرا با من اینطوری کرد

همش منو بلاک میکنه

چرا بهم نگفت مشکلش باهام چیه

مگه من زور کردم بهش

حالا که میخواستم برم خواستگاریش بهم برگرده بگه نامزد کرده

اخه این درسته؟

اون که میدونست من نیتم چیه و تصمیم چیه

چرا؟چراهایی که زیاده

دیگه خسته شدم

جمعه 18 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

نگفتن

وقتی به یکی ارزش میدی وقتی میخوای خوشحالش کنی

وقتی بخوای تمام دنیارم به پاش بریزی

اگه ازت ناراحت باشه دیگه ناراحته

هر کاریم بکنی باز ناراحته

هر چقدرم قسم بخوری که اونجوری نیست

بازم ناراحته

تنها خدا میتونه روزی بهش بگه که واقعا اشتباه فکر میکرده

اما خدایا یه انسان چقدر تحمل داره؟

بهم میگه انسان نیستی سیریشی نفهمی لیاقت نداری

یعنی واقعا من که میخواستم اونو خوشحال کنم همیشه

اون اینجوری در موردم فکر میکرد

کاش ادم بمیره اما چنین حرفایی نشنوه که از درون بسوزه

منی که هیچ وقت بهش نگفتم میتونستم با خیلیا باشم اما به تو ارزش قاعلم

منی که همه قبولم دارن اما هیچ وقت از خودم نگفتم

الان شدم سیریش بی لیاقت

یکی نیست بگه بابا اینجوری نیست خداشاهده

خدایا خودت تموم کن

جمعه 18 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

ولادت حضرت زهرا(س)

فردا روز زن و روز مادره

خیلی دوست داشتم به گلم از نزدیک تبریک بگم

هم برا خودش هم مادرش کادو بخرم و تبریک بگم

خانوادشم مثل خودش برام عزیزن

اما اون منو بلاک کرد اصلا نمیذاره که

خدایا خودت یه کاری کن

پنج شنبه 17 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

جملات

از گل خبر ندارم خب منو بلاک کرده

اما باید ازش معذرت بخوام

درسته منو غیرتی کرد

اما من به خودم حق نمیدم ناراحتش کنم

گلم معذرت میخوام

پنج شنبه 10 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

بازی کلمات

از گلم خبر ندارم منو بلاک کرد خب

ازم ناراحته انگار..خودش بهم حق بده وقتی پا میذاره رو غیرتم چه انتظاری داره

نمیدونم دیگه... من ازش معذرت خواستم..اما ازم شاکیه

من که همیشه دوست داشتم اون خوشحال بشه..الان همه چیو

میکوبه سرم و جوره دیگه برداشت میکنه از کارام

خدا میدونه من جز خوشحال کردنش برام چیزه دیگه مهم نبود

اما اون یه چیز دیگه میگه بهم

یه مقاله هم به اسمش فرستادم یه کنفرانس خارجی

هنوز جوابش نیومده مرحله داوری قبول شده بود..بهش نگفتم

چون اگه بگم باز جوره دیگه برداشت میکنه

اگه میدونست برای من فقط خوشحالیش مهمه

هیچ وقت اینجوری نمیگفت و اینجوری برداشت نمیکرد

خدایا سر نماز گریه میکنم میبینی؟

چرا خودت بهش نمیگی

چرا وقتی میخوای یکیو خوشحال کنی اون فقط عذابت میده

خدایا خودت دریاب

یک شنبه 6 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

روز مهندس

امروز روز مهندس بود خواستم اینو براش بفرستم

اما نشد وارد تلگرام بشم..خیلی تو ذوقم خورد

پیام هم که نمیتونم بفرستم بلاکم کرده

بذار ببینم چجوری بفرستم براش متوجه نشه

هی خدا..کلا همه چیو روم بسته زهرا

زهرا روز مهندس مبارک

تقدیم زهرا

شنبه 5 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

معذرت...

زهرا منو رو گوشیش بلاک کرد تا پیامم نره و زنگ نتونم بزنم بهش

خیلی ناراحت کننداس....ازم ناراحته

بخدا قسم بدون هیچ چشم داشتی تو کارای درسیش کمک کردم

بخدا راضی نمیشدم حتی بهش زنگ بزنم کمتر پیام میدادم

نمیخواستم فکر کنه مدیونه..به هیچ وجه

برای من خوشحال بودنش مهم بود دیگه بخدا به چیزه دیگه فکرم نمیکردم

طول عمرم کاری برای دختری نکردم جز زهرا

چون برام مهم بود زهرا خوشحال بشه همینو بس

فقط و فقط و فقط بخدا خوشحالیش مهم بود برام

اصلا به چیزه دیگه فکر نمیکردم

الان میگه شماره کارت بده پولشو بدم

به خدا صدتا فحش بهم میداد اینجوری ناراحت نمیشدم

من کاری میکردم اون خوشحال بشه بعد بهم اینجوری میگه

اشک ادم درمیاد..مگه من برای کسی کاری میکردم جز خودش که پولم بگیرم

من قضیه نامزد کردنشو باور نکردم

چون واقعا بهش اعتماد دارم

خدایا چرا زهرا نمیدونه برام خوشحالیش مهمه نه چیزه دیگه

به هر نحو میخواستم خوشحالش کنم

اما اون جور دیگه برداشت میکنه

البته من خودم خیلی مقصرم..چون ندونسته ناراحتش کردم

اصلا نمیتونم اروم بشم..نمیتونم خودمو ببخشم چجوری ناراحتش کردم

که الان تا این حد ازم دلخوره

هی خدااااا..برم نمازمو بخونم..

جمعه 4 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

ناراحتی ماندگار

سلام..چی بگم..وقتی میخوای بهش بگی حاظری بمیری ناراحتیشو نبینی

اون بیشتر ناراحت میشه...بخدا دیگه نمیدونم چجوری بهش بگم اینو

اخه مگه میشه من ناراحتش کنم عصبیش کنم؟مگه دلم میاد؟

من بی جنبه بودم؟من که سالی یک بار بهش زنگ هم نزدم تا فکر

نکنه دارم سو استفاده میکنم از این موقعیت

خدایا چرا زهرا این همه ازم ناراحته؟؟

خدایا خودت شاهدی حاظرم بمیرم ناراحتیشو نبینم

نمیدونم چجوری ازش معذرت بخوام

من ناراحتش کردم..میدونم که ازم ناراحته

کاش بدونه فقط و فقط روش غیرتی شدم دست خودم نبود

منو غیرتی کرد منم سعی کردم کنترل کنم خودمو

اخه ادم کسی رو دوس داشته باشه روش غیرتی باشه

عصبی نمیشه از کوره در نمیره؟

به خدا یه تار موی زهرارو با تمام دنیا عوض نمیکنم

انقدر برام ارزش داره و قابل احترام

اما الان ناراحته ازم..خیلی ناراحتم

معذرت میخوام گلم..بذار پای غیرتو تعصبم بهت

خدایا خودت بهش بگو

خدایا بهش بگو که شرمندم و ناراحت

جمعه 4 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

رفتن

یه مسافرت میرم اینجا حالم خوب نیست

به احتمال زیاد دیگه اصلا نیام

زهرا هم چیزی نگفت

اصلا نمیخوام الکی قضاوت کنم

ولی...بیخیال اصلا چیزی نگم بهتره

دیگه رفتن بهتره

اما قلبم میگفت زهرا نامزد نکرده

مگه میشد منو قال بذاره

همین.

چهار شنبه 2 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

نگفتن

زهرا بهم هنوز نگفته واقعا نامزد کرده یا نه

خیلی روزایه سختیه

چرا با من اینجوری میکنه

اگه قصدش ناراحت کردن من باشه

خیلی ناراحتم کرد اما اینم راهش نیست ادمو تا این حد ناراحت کنن

نمیدونم..اما من اگه ناراحتش کردم معذرت میخوام

شاید این حرفامو هیچ وقت نبینه

اما این حرفام اینجا از ته دلم میزنم

خدا میدونه فقط چی میکشم

سه شنبه 1 اسفند 1396برچسب:,

  توسط عاشق زهرا:محمد   |
 

 



به وبلاگ زهرا جون من خوش آمدید برام دعا کنید به عشقم(زهرا)برسم.


 

 

 همیشه
 اتفاق
 این مدت ها
 دل آدم ها
 من فکر چشمای توعم…
 دلم تنگشه
 تموم شدم اون لحظه که داشتی میرفتی…
 قلب ها
 یه نگاه تو
 فصل ها
 یاد تو
 سالها دل..
 هر ساله
 هر چقدر بگذره..
 اون. که
 سخته
 فصل ها
 چاله..
 امیدوارم..
 یادم نمیری…
 حالم عوض میشه...
 سالها
 زمان به راحتی
 اؤرئیم
 هرجا که باشی
 همیشه تو!
 همیشه دلم میزنه
 دنیا بگذر
 تو چه میدانی!
 دلتنگیهای من

 

فروردين 1403
اسفند 1402
بهمن 1402
دی 1402
آذر 1402
آبان 1402
مهر 1402
ارديبهشت 1402
فروردين 1402
اسفند 1401
دی 1401
آبان 1401
مهر 1401
تير 1401
ارديبهشت 1401
فروردين 1401
اسفند 1400
بهمن 1400
دی 1400
آبان 1400
شهريور 1400
مرداد 1400
خرداد 1400
ارديبهشت 1400
اسفند 1399
بهمن 1399
دی 1399
آذر 1399
آبان 1399
شهريور 1399
تير 1399
ارديبهشت 1399
فروردين 1399
شهريور 1398
تير 1398
خرداد 1398
مهر 1397
شهريور 1397
مرداد 1397
تير 1397
خرداد 1397
ارديبهشت 1397
فروردين 1397
اسفند 1396
بهمن 1396
دی 1396
آذر 1396
آبان 1396
مهر 1396
شهريور 1396
مرداد 1396
تير 1396
خرداد 1396
ارديبهشت 1396
فروردين 1396
اسفند 1395
بهمن 1395
دی 1395
آذر 1395
آبان 1395
مهر 1395
شهريور 1395
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
دی 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
شهريور 1394
مرداد 1394
تير 1394
خرداد 1394
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
اسفند 1393
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390

 

عاشق زهرا:محمد

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ♥zahra♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ و آدرس zahrajan.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا

 

RSS 2.0

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 802
بازدید ماه : 1192
بازدید کل : 1436428
تعداد مطالب : 751
تعداد نظرات : 92
تعداد آنلاین : 1


رز موزیک